دست به دست هم دهیم به مهر .......

ابتدا از همه ی دوستانی که نام آنها در نوشته ی زیر برده شده پوزش می طلبم نوشته ای است جهت لبخندی بر لبان دوستان و البته تامل برانگیز

به نام خداوند مهربان

روزگار پاییز برگ ریزان در کلاس باصدای خش خش مهتابی ، بالای سر مهندس اسکندری با خودکارهای رنگارنگش تمام شد، فلاح زمان را به تایپ گذرانید و ساداتیان مانده هنوز تا برسد از راه یک مشتری....

استاد تشکری تخته را سه نیم کرد و نوشت و نوشت و نوشت .....

استاد اکبری به کلاس آمد و آمد و آمد .....

استاد باقری ریاضی را گفت و گفت و گفت.....

مهندسین طراج و رنجبر و حسین پور شاد و خوشحال آمدند و خندیدند و رفتند.... جعفری هنوز درگیر باخودش ، سایت ،پروژه و پایان نامه ها و داستان هایش و شکری عکسهای کتاب ها را هنوز می بُرد و در جزوه اش می چسباند .....بسطامی از نوشهر آمد و انس غریبی با ساختمان رشادت گرفت ، مهندس فرجی هنوز دیر می آید، عباس حسنی کلا استرس دارد از امتحانات ، پایان نامه ها و آنچه که هنوز رخ نداده ، مهندسین خانم هم یک به یک حاضرند بر سر کلاس بدون هیچ جلسه غیبت به غیر از....!!!!!!! گذشت پاییز ، پاییزی که هنوز مهندس رحیمی از گرگان آمدنش هر بار برایمان می گوید......

پاییزی که خیلی ها بودند ولی نبودند!!!!!!!!!!

امتحانات رسید و همه سرشار از درس و بحث ، به غیر از 90 درصد همه خوب می خوانند ، اساتید هم لطف کردند ، عده ای سکوت کردند و عده ای تشکر کردند و عده ای هم ناراحت ، داستان عجیبی است حکایت لطف و ناراحتی .....

بعضی ها بعضی ها را دیدند ، بعضی ها با بعضی ها حرف زدند ، بعضی ها کمک کردند....

گروه شاد است این ثمره ی این پاییز است با هر چه که در آن گذشت اما حسن داشت این گذشتن ، عده ای یاد گرفتن ، عده ای دور هم جمع شدند به این بهانه ، عده ای خوشحال بودند و شدند و خواهند شد ......

مهم آن است که آنچه که گذشت مطلعیست برای آنکه یادمان نرود شعار گروه را:

دست به دست هم دهیم به مهر ، آبیاری زهکشی را کنیم آباد .....

با تشکر از همه ی اساتید و دوستان و دانشجویان محترم....